ناگفته های بی رنگ

ناگفته های بی رنگ

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر سر و سریست که با موی پریشان دارد!
ناگفته های بی رنگ

ناگفته های بی رنگ

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر سر و سریست که با موی پریشان دارد!

"گر خون دلی بیهوده خوردم..."

گر خون دلی بیهوده خوردم، خوردم

چندان که شب و روز شمردم ، مردم

آری، همه باخت بود سر تا سر عمر

دستی که به گیسوی تو بردم، بردم


-هوشنگ ابتهاج