شاید خودسازی جواب نباشد. شاید جواب، خودویرانگری باشد.
باشگاه مشت زنی – چاک پالانیک
عاشقی یک نفرین است. مانند نفرین هایی که در قصه ها می خوانیم و علیه اش کاری نمی شود کرد و فقط باید صبر کنی تا افسونش پایان بگیرد.
در جست و جوی زمان از دست رفته – مارسل پروست
معشوقها مسکیناند و در خطر. زنهار که از خود فراتر روند و بدل به عاشقان شوند. حریم عشاق امنیت محض است. راز در درونشان منزه شده است و همانند بلبلان، آن را یکریز سر میدهند، چرا که تقسیم ناپذیر است.
دفترهای مالده لائوریس بریگه – راینر ماریا ریلکه
ما همیشه از افرادی که دوستشان داریم، خوشمان نمیآید، این گزینه همیشه در اختیارمان نیست.
گردهمایی – آن انرایت
چون که غم و عشق - به عبارت دیگر، زندگی به ما صدمه میزنند، نمیتوان آنان را یک بیماری دانست.
وجدان زنو – ایتالو اسووو