او قدرت را از آن خود کرد و آن را در دست گرفت. قدرتی فراتر از قدرت پول، ترس و یا مرگ: قدرت شکست ناپذیر در کنترل گرفتن عشق بشر.
عطر (سرگذشت یک جنایتکار) – پاتریک زوسکیند
سیزدهمین قصه – داین سترفیلد
تولد، در حقیقت یک آغاز نیست. زندگیهای ما در آغاز، به ما تعلق ندارند بلکه فقط ادامهی داستان شخصی دیگر هستند.
سیزدهمین قصه – داین سترفیلد
آدم ها وقتی می میرند، ناپدید می شوند. صدایشان، زبانشان، نفسشان. گوشت تنشان. در نهایت استخوان هایشان. تمام خاطرات زنده شان محو می شود. این، هم هراس انگیز است و هم طبیعی. با این وجود، برخی افراد از این نابودی مستثنی هستن؛ چون در کتاب هایی که نوشته اند به هستی شان ادامه می دهند.
سیزدهمین قصه – داین سترفیلد
اگه حواست نباشه، آدما بالاخره یه جوری تو رو مجبور به انجام دادن کاری می کنند که خودشون فکر می کنند باید انجام بدی، یا این که تو رو مجبور می کنن به آدم لجبازی تبدیل بشی که از روی نفرت، برعکس کاری که میگن رو انجام می ده.
پرواز بر فراز آشیانه فاخته – کن کیسی