سمیلو گریخت, با بغضی که مثل آتشفشان دهان گشوده بود. می دوید و می گریست و من طوفان زده, بی آن که توان واکنشی داشته باشم, به چشم خویش دیدم که سایه ام در من ماند. و مرا از زیر ناخن پاها بیرون کرد.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها – رضا قاسمی
همان دهان کلید شده اش و همان درخشش خیسی که مثل گرداب در نی نی چشمانش می چرخید کافی بود تا تمام وجودم را دستخوش زلزله ای دهشتناک کند.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها – رضا قاسمی
در این مدت ایرانی ها را خوب شناخته بود. می دانست هیچ کدام چشم دیدن دیگری را ندارد. هر کس پیش او می آمد برای دیگری فتنه می کرد.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها – رضا قاسمی
دوست داشتن از عشـق برتر است.
عشـق یک جوشش کور است و پیوند از سر نابینایی، امّـا دوستداشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرتی روشن و زلال.
عشـق بیشتر از غریزه آب میخورد و هرچه از غریزه سر زند بیارزش است و دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هرکجا که روح ارتفاع یابد، دوست داشتن نیز با آن اوج مییابد.
دوست داشتن از عشق برتر است - دکتر علی شریعتی
آنچه که خاطره نویس به یاد می آورد با آنچه شاعر بازآفرینی می کند، یکی نیست. خاطره نویس شاید کمتر زیسته باشد اما از رخدادها عکس گرفته است و آن ها را با توجهی خاص به جزئیات بازآفرینی می کند. شاعر اما در گالری پر از اشباح را در برابرمان می گشاید که ارواح در آن با تاریک روشن های زمان خود می رقصند.
اعتراف به زندگی – پابلو نرودا