ناگفته های بی رنگ

ناگفته های بی رنگ

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر سر و سریست که با موی پریشان دارد!
ناگفته های بی رنگ

ناگفته های بی رنگ

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر سر و سریست که با موی پریشان دارد!

"آینه‌ای برای خاطرات: نگاهی به بازآفرینی شاعرانه و خاطره‌نویسی..."

آنچه که خاطره نویس به یاد می آورد با آنچه شاعر بازآفرینی می کند، یکی نیست. خاطره نویس شاید کمتر زیسته باشد اما از رخدادها عکس گرفته است و آن ها را با توجهی خاص به جزئیات بازآفرینی می کند. شاعر اما در گالری پر از اشباح را در برابرمان می گشاید که ارواح در آن با تاریک روشن های زمان خود می رقصند.


اعتراف به زندگی – پابلو نرودا

"در فهمیدن اهمیت دوستانم، به نتیجه‌ای می‌رسم: هیچ کدام..."

گاهی وقت ها توی رختخواب دراز می کشم و سعی می کنم بفهمم واقعا کدام دوستانم برایم اهمیت دارند و همیشه هم به یک نتیجه می رسم: هیچ کدام. همیشه فکر می کردم دوستان فعلی ام یک جور دست گرمی اند و سر و کله ی دوست های واقعی بعدا پیدا می شود. اما نه. همین ها دوستان واقعی ام هستند.


هیچکس مثل تو مال این جا نیست – میراندا جولای

"ندانستن..."

ندانستن بود که بذر دیوانگی، تنهایی، شک و ترس بود.


دایره – دیو اگرز

"خنده: قدرتی که تنهایی را به شادی تبدیل می‌کند..."

هستی می خواهم بدانم که خدا این شانه ها را برای چه به تو داد؟» «که بار زندگی را به دوش بکشم.» «نه دختر برای این که بالا بیندازی... سخت نگیر، یک کار بگویم می کنی؟» «بگو.» «وقتی تنها هستی، بلند بلند بخند، کم کم خندیدن را یاد می گیری!»


جزیره سرگردانی – سیمین دانشور

"پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است..."

پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است

گردنده فلک نیز بکاری بوده است

هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین

آن مردمک چشم نگاری بوده است


- خیام