در این دنیا برای کفری کردن آدمهای رذلی که میخواهند همه چیز را از آنچه که هست، برایت سختتر کنند، راهی بهتر از این نیست که وانمود کنی از هیچ چیز دلخور نیستی.
پرواز بر فراز آشیانه فاخته – کن کیسی
دنیای پیرامون ما چه با سرعت تغییر می کند. با چه سرعتی یک مشکل جایگزین مشکل دیگری می شود، به طوری که لحظه ای بیشتر فرصت نداریم بابت پیروزی ها به خود تبریک بگوییم.
دیوانگی در بروکلین – پل استر
درد در سینهات و تلاطم در روحت،
نشانهی آن است که هنوز
زندهای، هنوز انسانی.
دوره گردها – پل هاردینگ
یک روز خودم را خواهم بخشید، از آسیبی که به خویش روا داشتم، از آسیبی که اجازه دادم دیگران بر من روا دارند و چنان محکم خویش را در آغوش خواهم کشید که هرگز ترک خود نکنم.
گزیده نامهها و اشعارها – امیلی دیکنسون
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیر گشت مردی نیست
جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم
چو میتوان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورت است که درد سر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم