تو درخت خوب منظر همه میوهای ولیکن
چه کنم به دست کوته که نمیرسد به سیبت
تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
- سعدی
بسوز ای دل که تا خامی
نیاید بوی دل از تو
کجا دیدی که بی آتش
کسی را بوی عود آمد؟!
- مولانا
«تنهایی و رسوایی»، «بی مهری و آزار»
ای عشق! ببین من چه کشیدم تو چه کردی
- فاضل نظری
از سوز محبت چه خبر اهل هوس را
این آتش عشق است نسوزد همه کس را...
- مولانا
وقتی بچه بودم، پدرم می گفت: «اگر زنده هستی، امید به روزی بهتر و رخ دادن اتفاقی خوب وجود دارد. اما اگر هیچ چیز خوبی در سرنوشت انسان باقی نمانده باشد، او خواهد مرد.» در طی سفرم به این گفته فکر می کردم که باعث می شد همچنان به حرکت ادامه دهم، حتی مواقعی که نمی دانستم به کجا می روم. آن کلمات عاملی برای به حرکت دادن روحم به سمت جلو شدند، و باعث شدند تا زنده بمانم.
راهی طولانی که رفتم – اسماعیل به آ