ناگفته های بی رنگ

ناگفته های بی رنگ

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر سر و سریست که با موی پریشان دارد!
ناگفته های بی رنگ

ناگفته های بی رنگ

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر سر و سریست که با موی پریشان دارد!

"امشب ای ماه به درد دل من تسکینی..."

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چها می بینی


- شهریار 

"جانا..."

جانا سرى به دوشم ودستى به دل گذار

آخرغمت به دوش دل وجان کشیده ام


- شهریار 

"من از سوخته دلانم..."

من از سوخته دلانم

حق داری سر بزنی !!!

من از خرابه ها نالانم

غریبه شدم حق داری سنگ بزنی !!!

حالا که آمدی آیه ی یأس نمی خوانم

رفتنت بی موقع بود دلیلش را نمیدانم


- الهه فتحی 

"آرزومه..."

آرزومه که قلب تو

رنگ بهارو ببینه

بدون کینه هم شده

یه بی قرارو ببینه


آرزومه که عکستو

تو قابِ خونم ببینم

یه روزی من کنار تو

کنار دستت بشینم


آرزومه که خاطره

با اسم تو معنا بشه

چشمایِ شب نشینِ تو

ماهِ شبای ما بشه


آرزومه خدای من

به قلب من نظر کنه

یه روزی قلبِ پاک تو

از کینه ها گذ ر کنه


آرزومه که عاشقی

ثمر بده بهار بشه

برگ گل نگاه تو

تازه بمونه همیشه


آرزومه که زندگیم

تفسیر عشق تو بشه

اومدنِ  قشنگ تو

تقدیر عشق تو بشه.


- الهه فتحی

"اسرار ازل.."

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

وین حرف معما نه تو دانی و نه من

هست از پس پرده گفتگوی من و تو

چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من 


- خیام